نمادهای شگفت انگیز کاج

  • این را به اشتراک بگذارید
Stephen Reese

    در نگاه اول، کاج های قهوه ای فلس دار به سختی مهم یا قابل توجه به نظر می رسند. بیشتر مردم آنها را چیزی جز وسایل تزیینی برای مناسبت های جشن نمی دانند. اما در واقعیت، درخت کاج بسیار مفید است و کمک زیادی به محیط طبیعی کرده است. آنها همچنین به طرز پیچیده ای با سیستم های اعتقادی بسیاری از فرهنگ های باستانی مرتبط هستند. بیایید نگاهی دقیق‌تر به معنی و اهمیت درخت کاج بیندازیم.

    منشا و تاریخچه کاج‌ها

    درختان کاج یکی از قدیمی‌ترین گونه‌های سیاره زمین هستند، با سابقه‌ای که ردیابی می‌کنند. نزدیک به 153 میلیون سال پیش. این درختان تحت یک گروه باستانی از گیاهان به نام ژیمنوسپرم دسته بندی می شوند.

    درختان کاج اندام های مخروطی شکلی به نام کاج تولید می کنند. کاج ها ساختارهای چوبی و فلس دار هستند که دانه ها را ذخیره می کنند و به بازسازی درخت کمک می کنند. آنها در فصول گرم باز می شوند و دانه ها را برای رشد و نمو بیشتر آزاد می کنند. به این ترتیب، درخت کاج نقش عمده ای در پیشرفت تکاملی درختان مخروطی داشته است.

    کاج در فرهنگ

    کاج نقش مهمی در بسیاری از تمدن ها و فرهنگ های باستانی داشته است. بیایید نگاهی دقیق‌تر به معانی عمیق‌تر درخت کاج بیندازیم.

    آزتک ها

    برای آزتک ها، درخت کاج نمادی از معنویت و جاودانگی بود. الهه کشاورزی و تغذیه آزتک اغلب با درختان کاج ودرختان همیشه سبز در دست الهه ها، این اشیاء نشان دهنده جاودانگی و زندگی ابدی بودند.

    مصری ها

    خدای مصری اوزیریس عصای مار را حمل می کرد. یک کاج اگرچه به نظر می رسد که مصریان معنای خاصی به این درخت کاج نسبت نداده اند، اما محققان آن را با انرژی کندالینی مرتبط کرده اند. بر این اساس، مارهای موجود در عصا نشان دهنده افزایش انرژی کندالینی هستند و خود کاج نماد غده صنوبری یا نقطه اوج انرژی است.

    آسوریان

    برای در آشوری ها، درخت کاج نماد جاودانگی و روشنگری بود. حکاکی‌های کاخ آشوری باستانی شامل خدایان بالدار بود که درخت کاج‌هایی را در دست داشتند. تعداد کمی از این کاج ها برای گرده افشانی درخت زندگی استفاده شد.

    سلت ها

    در فرهنگ و سنت های سلتی، درخت کاج نماد باروری و باززایی. زنان سلتیک برای تسریع روند لقاح، درخت کاج را زیر بالش خود نگه می داشتند.

    یونانیان

    در اساطیر یونانی ، دیونیسوس، خدای شراب و ثمربخشی، عصا را با نوک درخت کاج حمل می کرد. این عصا نمادی از باروری بود و برای اهداف آیینی استفاده می شد. پیروان زن دیونیزوس نیز عصای مشابهی را حمل می کردند که به آنها قدرت های ماوراء طبیعی می داد.

    کاج در دین

    کاج ها به طور پیچیده ای بهبزرگترین سیستم های اعتقادی در جهان بیایید نگاهی کوتاه به آنچه که آنها در مسیحیت و هندوئیسم نشان می دهند بیاندازیم.

    مسیحیت

    Pinecone Featured on Sacred Staff of The Pope

    نمادها و نمادهای درخت کاج در مسیحیت گسترده است. خود پاپ یک عصای مقدس با کنده کاری مخروط کاج حمل می کند. علاوه بر این، سه تاج در نشان نظامی شبیه ساختار یک کاج است. در این اشیاء، مخروط نمایانگر چشم سوم همه بین است که قدرت درک فراتر از حد معمول را دارد.

    کاج همچنین به عنوان نمادی از روشنایی و روشنایی در ایمان مسیحی دیده می شود. بسیاری از کلیساها دارای جا شمعی و چراغ هایی هستند که به شکل مخروط کاج حکاکی شده اند.

    برخی از محققان همچنین معتقدند که حوا تمایلی به سیب نداشت، بلکه بیشتر توسط یک درخت کاج وسوسه شده بود. بر اساس این نظریه، درخت کاج با مار همراه است زیرا زمانی هدف اصلی وسوسه آنها بوده است.

    هندوئیسم

    در آیین هندو، چندین خدا و الهه با درخت کاج به تصویر کشیده شده اند. در دستان آنها شیوا، خدای نابودی، مدل مویی شبیه درخت کاج دارد. معانی نمادین این نمادها را نمی توان مشخص کرد، اما به جرات می توان گفت که درخت کاج بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ هندو باستان بوده است. غده صنوبری، هر دو از نظرظاهر و عملکردها این غده که بین دو نیمکره مغز قرار دارد، شکلی شبیه به کاج دارد.

    هر دو غده کاج و صنوبری شدت نور را بر اساس نیازها و نیازهای خود تنظیم می کنند.

    قطعه صنوبری هنگامی که هوا سرد یا تاریک است فلس های خود را می بندد و با بازگشت گرما خود را باز می کند. به طور مشابه، غده صنوبری سطح ملاتونین را تنظیم می کند تا افراد را در طول روز بیدار نگه دارد و آنها را در شب بخواباند.

    کاج و غده صنوبری نیز به عنوان بالاترین نماد روشنگری دیده می شوند. در فرهنگ های شرقی، غده صنوبری محل چشم سوم است که در زمان اوج معنویت باز می شود.

    معانی نمادین کاج

    ما قبلاً نگاهی انداخته ایم. به معنای درخت کاج در فرهنگ ها و مذاهب خاص. در این بخش، بیایید نگاهی به معنای کلی درخت کاج بیندازیم.

    • نماد تجدید حیات و رستاخیز: درخت کاج نمادی از تجدید حیات است، زیرا با محافظت، پرورش و مراقبت از دانه های درختان کاج به وجود درختان کاج کمک می کند.
    • نماد روشنگری: درخت کاج ارتباط نزدیکی با غده صنوبری دارد که به عنوان جایگاه چشم سوم نیز شناخته می شود. یک فرد ابتدا به تمام منابع انرژی در بدن خود ضربه می زند، قبل از اینکه به پیشانی خود برسد، که منبعی برای دستیابی معنوی و روشنگری نهایی است.
    • نماداز بلوغ: درخت کاج نمادی از بلوغ است، زیرا فلس های خود را تنها زمانی باز می کند که کاملاً آماده رها کردن دانه ها باشند.
    • نماد باروری: <9 از آنجایی که کاج دانه‌های درختان کاج را نگه می‌دارد، آنها با باروری مرتبط هستند.
    • نماد جشن: کاج شی‌ای است که به طور سنتی در کریسمس یافت می‌شود. آنها معمولاً برای تزئین درختان کریسمس و برای دادن حسی گرم و دنج به هر دکوراسیون جشن استفاده می شوند.

    کاج در هنر و مجسمه سازی

    کاج بخشی از بسیاری از هنرهای باستانی است. قطعات، مجسمه ها و بناها. اگرچه اغلب آشکار نیستند، اما برای قرن ها خلاقیت انسان را الهام می بخشند. 17>

    در خرابه‌های انگور وات، کامبوج، نمونه‌های زیادی از نمادسازی کاج وجود دارد. بارزترین ویژگی ساختمان برج های غول پیکری است که مانند درخت کاج تراشیده شده اند.

    Pigna

    رومیان باستان یک Pigna یا یک مجسمه برنزی به شکل مخروط کاج ساختند. طبق یک افسانه، این در بالای پانتئون قرار داده شده و به عنوان درپوشی برای طاق ساختمان بوده است. پیگنا بعدها به یک فواره تبدیل شد و در نزدیکی معبد ایزیس نگهداری می شد. امروزه این مجسمه را می توان در شهر واتیکان یافت.

    تزیینات ماسونی

    کاج در تزئینات و هنر ماسونی مهم است. آنها بر روی سقف حک شده اندلژها و ساختمان های ماسونی. طراحی ماسونی در ساختمانی در نیویورک دارای دو مار و یک کاج است.

    به طور خلاصه

    کاج بخشی جدایی ناپذیر از جوامع و فرهنگ های بشری از زمان های قدیم بوده است. درخت کاج به عنوان یک شی کاربردی و زیبا، همچنان به الهام بخشیدن و تسخیر تخیل انسان ادامه می دهد.

    استفان ریس یک مورخ است که در نمادها و اساطیر تخصص دارد. او چندین کتاب در این زمینه نوشته است و آثارش در مجلات و مجلات سراسر جهان به چاپ رسیده است. استفن که در لندن به دنیا آمد و بزرگ شد، همیشه به تاریخ عشق می ورزید. در کودکی، ساعت‌ها به بررسی متون باستانی و کاوش در خرابه‌های قدیمی می‌پرداخت. این امر باعث شد که او به دنبال تحقیقات تاریخی باشد. شیفتگی استفان به نمادها و اساطیر از این اعتقاد او ناشی می شود که آنها اساس فرهنگ بشری هستند. او معتقد است که با درک این اسطوره ها و افسانه ها می توانیم خود و دنیای خود را بهتر بشناسیم.